Saturday, January 19, 2013

گناه


گناه

مرا بسپار
بدست ويرانگر باد
تا با پراكندن خويش در افق طلايى
جانت را رهائى بخشم

مرا بسپار
بدست قله هاى بلند دماوند
تا با فرود خويش
بر دشت بيكرانِ پر گل
روح خجل زده ات را رهايى بخشم

مادر
مادر
من كشتىِ سرگردان و تو ناخداى من
من ورقى سفيد و تو نقاش من

مادر
عشق و محبت
زشت و زيبا 
و تمام نقش هاى بدرنگ و تلخِ اين دنيا را
تو به من آموختى
تو

گناههاى من 
از بدو تولد نبود
زشتى هاى من
در گاهواره نبود

كودكيم را تو چون خميرى نرم
در مشت خود به بازى گرفتى
و به دلخواه خود شكل بخشيدى

مادر، مادر
مرا بسپار
به اين اب روان
تا با تسليم خويش به ابهاى زلال زمين
گناههاى تو و خويشتن را پاك كنم

نيلوفر سليمانى

No comments:

Post a Comment