Motherhood #5
چه دانستم که این سودا مرا زین سان کند مجنون
دلم را دوزخی سازد دو چشمم را کند جیحون
چه دانستم که سیلابی مرا ناگاه برباید
چو کشتی ام براندازد میان قلزم پرخون
زند موجی در آن کشتی که تخته تخته بشکافد
که هر تخته فرو ریزد ز گردشهای گوناگون
چه دانم های بسیار است لیکن من نمیدانم
که خوردم از آن دهان بندی در آن دریا کفی افیون....
آی؛ آی ؛ آی
Sunday, April 8, 2012
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment